Samstag, 19. Dezember 2015

ر" از مجموعه شعر "بپا خيز ايران من".
ای بچه‌های پاپتی
دور شین و کور شین همتون
زنده بگور شین همتون
تو شهرمون مهمونیه
مهمونی مون اعیونیه
دنبک و تنبور می‌زنن
طبلک و شیپور می‌زنن
نیفته چشمام بهتون
نشنوه گوشام صداتون
دور شین و کور شین همتون
زنده بگور شین همتون
تا وقتی جشن قیصره
دس به سپیدی نزنین
دس به سیاهی نزنین
مهمون داره بدش می‌آد
لرزه به گنبدش میا‌د
ای بچه‌های ناز نازی
وقتی می‌آین به این بازی
زبون درازی نکنین
با تله بازی نکنین
حرف دو پهلو نزنین
پهلو به جادو نزنین
نیاد صدای حرفتون
صدای حرف تلختون
نگین که قحط گندمه
گشنگی مال مردمه
نگین که مرگ فراوونه
زندگی اینجا ارزونه
نگین که جشن ملته
اون که اسیره ذلته
حرف‌های سر بسه نگین
آسه بیاین، آسه برین
تا دیوه شاخ ‌تون نزنه
لقد به طاق‌ تون نزنه
تو شهر کلاغ فراوونه
تو هر سوراخی پنهونه
اگه کلاغا بدونن
دیو و خبردار میکنن
دیوه میاد سراغتون
زهر میریزه تو آش‌تون

سرودی از زنده یاد" سیاوش کسرایی"